سازمان ساماندهی مشاغل شهری و فرآورده‌های کشاورزی ازجمله سازمان‌های زیر نظر شهرداری و شورای شهر است که اگر به‎‌صورت هدفمند و آینده‌نگرانه مدیریت شود و برای این حوزه در اتاق فکر مدیریت شهری، برنامه‌های کوتاه‌مدت و میان‌مدت نوشته شود، می‌تواند تحولی در زندگی فعالان اقتصادی خُرده‌پا ایجاد کند.   
 
اقتصاد خُرد یا «microeconomics» به شاخه‌ای از اقتصاد گفته می‌شود که مبنای اصلی آن عرضه و تقاضا است و فعالان زیادی را در مرکز مازندران شامل می‌شود ضمن این‌که برنامه‌ریزی و تقویت آن در استان مازندران بنا به دلایلی که در ادامه می‌آید، نتایج و ثمراتی گسترده دارد که  به حوزه اقتصاد محدود نمی‌ماند.
 
استان مازندران به لحاظ اقلیمی، خاکی منحصربه‌فرد دارد، آب فراوان و هوای معتدل و وجود عناصر بارآور در زمین، موجب رونق کشاورزی در روستاها و حاشیه شهرهای استان شد ضمن این‌که طی چهار دهه اخیر هم جمعیت شهری در استان افزایش داشت و هم روستاییان به دلیل استفاده از روش‌های مکانیزه و مدرن در کشاورزی، با مازاد تولید مواجه شدند.
 
فاصله کم بین روستاها و شهرها در استان مازندران ازجمله مرکز استان، خودبه‌خود کشاورزان را برآن داشت که محصولات خود را به شهر بیاورند و ضمن تأمین نیاز شهرنشینان، به فعالیت اقتصادی بپردازند و همین امر موجب ایجاد و رونق روزبازارها . بازارهای هفتگی شد.
 
مدیریت شهری اگر از طریق سازمان مشاغل شهری و فرآورده‌های کشاورزی،  مکانیسم‌های منطقی برای بهره‌وری حداکثری از این فضاها ایجاد کند و در بازارهای تحت کنترل خود در مرکز استان-بازار روز بزرگ، بازار ملامجد الدین، بازارشهید بهشتی و بازارهای هفتگی-، به ابتکار و طرح‌های خلاقانه اقدام و یا حتی به ایجاد بازارهای جدید با جانمایی‌های درست اقدام کند، دستِ کم به شش  هدف اقتصادی و غیراقتصادی دست می‌یابد.
 
درواقع باید گفت بازارهای هفتگی و روزبازارها در مرکز استان مازندران، تیری هوشمندانه است که در صورت برنامه‎ریزی همزمان به شش هدف می‌خورد:
«کمک به تولید در بخش کشاورزی و دامداری»، «حمایت از مصرف‌کننده»، «افزایش اشتغال»، «امیدآفرینی برای کاسبان خُرد و زنان سرپرست خانوار»،  «تزریق روزانه رونق به اقتصاد محلی»…… و در نهایت «ایجاد نشاط اجتماعی».
 
فعالان این بازارها معمولاً شهروندان عادی یا زنان سرپرست خانوار هستند که یا خود تولیدکننده محصولاتی هستند که برای فروش عرضه می‌کنند و یا آن را به‌طور مستقیم از تولیدکننده‌های کوچک‌مقیاس روستاها می‌گیرند و به این شکل موجب شکوفایی تولید در بخش کشاورزی یا دامداری و حتی صنایع دستی  می‌شوند.  
 
واضح است که این بازارها، به‌رغم‌این‌که چندان به چشم نمی‌آیند اما از سطح اشتغال خوبی برخوردارند که تقریباً دائمی است، گردش مالی قابل توجهی دارند و طیف گسترده‌ای از تولیدکنندگان روستایی تا مصرف‌کنندگان مرکز  شهر را راضی می‌کنند.  
 
ناگفته نماند این بازارها به موازات برکات و خیراتی که دارند، عوارض و تبعاتی هم دارند ازجمله پسماند، ترافیک، نارضایتی اهالی مجاور بازارها که همه این تبعات اولاً در مقایسه با سود و انتفاع اقتصادی، اجتماعی و عاطفی که دارند، ناچیزند دوم اینکه نمایندگان مردم در شورای شهر می‌توانند با تدوین طرح هوشمندانه و اعمال قوانین، پسماند و ترافیک را کنترل کنند و رضایت شهروندان را جلب کنند و به این شکل، هم موانع را از مسیر تولید بردارند و به تولید رونق دهند و هم با ارائه اقلام مصرفی شهروندان به شیوه از تولید به مصرف و حذف واسطه، سطح رضایت شهروندان را ارتقا دهند.
 
نکته پایانی این‌که در اقتصاد گفته می‌شود تجارت و یافتن بازارهای روزانه برای فروش، مقدمه ضروری برای رونق تولید است براین اساس باید گفت بازارهای هفتگی و روزبازارها، می‌توانند ریل‌گذاری جهش تولید و رونق اقتصاد در مرکز مازندران باشند اگر نگرش درست به این ظرفیت داشته باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *